مناجات ماه رمضانی با خداوند کریم
جای خلوت کردن و بیتوته؛ جلوت میکنم پنبه ای در گوشم و یک ریز صحبت میکنم من خودم وضعم خراب است و گنه کارم ولی این و آن را دائـماً دارم نصیحت میکنم جای شـاکـر بودن و تسلیـم امر تو شدن تا بـلایـی می رسد فـوراً شکایت میکـنم تازه فـهـمـیـدم چرا سوزی ندارد ناله ام چونکه تهمت میزنم یا اینکه غیبت میکنم من خودم را میشناسم، رو نده گاهی بزن اینقدر بخشش نکن؛ دارم بدعادت میکنم سیّـئاتم را بدل کردی به خوبی ها، ولی جـای عـبـد تو شدن به تو خیانت میکنم کـربـلا رفـتـن برای من شده یک آرزو اربـعـیـنی قـسـمـتـم کن الـتماست میکنم قبه اش با مجلس اش فرقی ندارد؛ باطـناً بین روضه کربـلایش را زیارت میکنم دوستان من همه گریه کن و سینه زنـند من فـقـط با نـوکـران تو رفـاقـت میکنم لحـظـۀ افـطـار تا آب گـوارا می خـورم قـاتـلانش را هـزاران دفعه لعنت میکنم از عطش لبهای او مثل دو تکه چوب شد تا زمین افتاد دور خـیـمـه ها آشـوب شد |